خرد را یافتم گفتم علی کیست ؟ / بگفت آنکس که وصفش حد کس نیست
علی ویران نشین عرش پیماست / از این پایین تر از آن هم بالاست
علی سری مگو در ذات معبود / علی عبدی که پیش از بود هم بود
علی چشم خدا دست خدا بود / خدا داند که کی بود و کجا بود
چه می گویم که می داند علی کیست ؟ / علی اعجوبه ای در ملک هستی است
علی ماهی که در هر دل درخشید / به یک شب در چهل منزل درخشید
علی آه دل بشکسته دل هاست / علی فریاد از عصیان خجل هاست
علی شمعی که عمری بی صدا سوخت / چراغ عدل را در عالم افروخت
که غیر از او به قاتل شیر بخشید / که جز او خصم را شمشیر بخشید
شب معراج نشنیدی که احمد / در آن خلوت سرای حی سرمد
بهر جانب که چشم خویش بگشود / علی بود و علی بود و علی بود
سرا پا اشک بود و خنده می کرد / نشاط کودکی را زنده می کرد
بیابان را چنان از اشک پوشید / که هر نخلی ز چشمش آب نوشید
قلم لرزان زبان قاصر سخن پست / تهی دستم تهی دستم تهی دست
چه گویم تا نریزد آبرویم / تو خود گو کیستی تا من بگویم
تو شاه هر دو عالم ما گدائیم / تو دست حق و ما بی دست و پاییم
شجاعت تکیه بر تیغ تو داده / جوانمردی به پایت ایستا
قلبم از کار که افتاد به من شوک ندهید
نام حیدر که بیاید ضربان می گیرد
یا علی....